به وبلاگ اصلی من هم بیایید
برای ورود اینجا را کلیک کنید
برای ورود به وبلاگ دوم اینجا را کلیک کنید
-------------------------------------------------------------------------------------------------
نویسنده : م.مودب پور (مرتضی مودب پور)
قالب کتاب : pdf
تعداد صفحات : 560
پسورد : www.98ia.com
منبع : www.98ia.com
-------------------------------------------------------------------------------------------------
دانلود رمان کژال از م.مودب پور
نام کتاب : کژال
نویسنده : ماندانا معینی (مودب پور)
حجم کتاب : ۱٫۱ مگابایت
دسته » ادبیات » رمان عاشقانه
قالب کتاب : PDF
تعداد صفحات : ۲۱۰
دانلود رمان کژال از م.مودب پور
رمز : www.iranvij.ir
--------------------------------------------------------------------------------------------------
یک رمان بسیار زیبا و جالب درمورد خواستگاری که قسمتی از متن آن را در زیر می بینید:
“فریبا و شهره واستادن و منتظرن که مترو بیاد. در ضمن دارن با همدیگه صحبت میکنن. تو مترو یه عده خانم و آقا هم هستن. البته بیشتر خانمها هستن” فریبا: یه دختر، کالا یا یه چیز فروشی نیس که بذارنش توی یه مغازه و براش مشتری بیاد و اکه پسندیدش، ببره بزاره تو خونش! مریم: من که از این جرأت آ ندارم به بابا بگم من میخوام برم خواستگاری! فریبا: پس حق انتخاب ما چی میشه؟! یعنی ما محکومیم که همیشه انتخاب بشیم؟ حق نداریم خودمون انتخاب کنیم؟! مریم: آخه چه جوری میشه؟! یعنی اگه ما سه تا این رسم و عوض کنیم، دیگه از این به بعد جای اینکه پسرا بیان خواستگاریه دخترا، دخترا میرن خواستگاری پسرا؟!
حجم دانلود : 440 کیلوبایت
---------------------------------------------------------------------------------------------------
دانلود رمان دریا برای موبایل +نسخه پی دی اف
نویسنده: ماندا معینی (مودب پور)
خلاصه داستان: اولین روز دانشگاه! دانشگاه تھران! یه آرزو! جلوی در اصلی دانشگاه وایستادم! ترسیدم !جرات نمی کنم برم تو !جلوی در دانشگاه واستادم و به سر در قشنگش نگاه می کنم! ھمیشه آرزوی یھ ھمچین روزی رو داشتم! حالا اون روز شده اما من می ترسم! یه لحظه چشمامو بستم و به خودم گفتم: -تو دریا ھستی! پر اراده و شجاع! با پشتکار زیاد! آروم اما سخت کوش! وقتی ھم که عصبانی دیگه چیزی جلودارش نیست! پس برو تو! و رفتم تو!
تا از در دانشگاه وارد شدم،چند تا سال
آخری جلوی در وایستاده بودن. نمی دونستم باید کجا برم. رفتم جلوتر و از یکی
از اون پسرا پرسیدم:
-ببخشید آقا،من سال اولی م،می شھ بفرمایین من کجا باید برم؟ تا اینو گفتم،اونم معطل نکرد و گفت:
-قربون من!
یه دفعه ھمشون زدن زیر خنده ! مونده بودم چی جوابشو بدم بغض گلومو گرفته بود…
دانلود با لینک مستقیم و فرمت jar
دانلود با لینک مستقیم و فرمت pdf
--------------------------------------------------------------------------------------------------
نام کتاب : روزهایی که بی تو گذشت
نویسنده : مریم دالایی
حجم کتاب : ۲٫۷۷ مگا بایت
تعداد صفحات : ۲۶۷
خلاصه داستان :
ماجرا مربوط به دختری به نام پریا است که یک بار در جوانی عاشق پسر مستاجر مغازه ی پدرش می شه و با محمد ازدواج می کنه اما این زندگی دوام چندانی نداره و مجبور می شه دوباره بدون هیچ عشقی با جهانگیر ازدواج کنه …